روزی عایشه وارد خانه فاطمه علیهاالسلام شد. حضرت فاطمه برای حسن و حسین مشغول تهیه حریره بود و دیگی روی آتش گذارده بود که محتویاتش می جوشید و بخار آن بالا میزد.
فاطمه علیهاسلام با دست مبارکش بدون هیچ وسیلهای حریره داخل دیگ را هم میزد. عایشه از دیدن این منظره وحشت کرد. خود را به رسول خدا رساند و گفت من از فاطمه چیز عجیبی دیدم. او دستش را داخل دیگ کرد در حالی که دیگ بر سر آتش میجوشید.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که به منبر رفتند، فرمودند: « بعضی از مردم مساله دیگ جوشان را خیلی بزرگ شمرده و انکار میکنند. به خدا قسم خداوند آتش را بر گوشت و خون فاطمه حرام کرده است. وای بر آن کس که در فضل و برتری فاطمه شک کند و لعنت خدا بر کسی که شوهر فاطمه علی بن ابیطالب را دشمن بدارد و به امامت فرزندان فاطمه راضی نباشد. فاطمه در روز قیامت شفاعت میکند و شفاعتش هم پذیرفته میگردد.
بعد رسول خدا به فاطمه (علیهاسلام) فرمودند: دخترم این مطلب را کتمان کن و قدرت خود را به هر کسی نشان نده که این، امر بزرگی است.