یکى از اهل تقوا و یقین که زمان عالم ربانى مرحوم حاج شیخ محمد جواد بیدآبادى را درک کرده نقل کرد که وقتى آن بزرگوار به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام و توقف چهل روز در مشهد مقدس به اتفاق خواهرش از اصفهان حرکت نمود و به مشهد مشرف شدند، چون هیجده روز از مدت توقفش در آن مکان شریف گذشت ، شب حضرت رضا علیه السلام در عالم واقعه به ایشان امر فرمودند که فردا باید به اصفهان برگردى ، عرض مى کند یا مولاى من ! قصد توقف چهل روز در جوار حضرتت کرده ام و هیجده روز بیشتر نگذشته
امام علیه السلام فرمود: چون خواهرت از دورى مادرش دلتنگ است و از ما مراجعتش را به اصفهان خواسته براى خاطر او باید برگردى ، آیا نمى دانى که من زوارم را دوست مى دارم .
چون مرحوم حاجى به خود مى آید از خواهرش مى پرسد که از حضرت رضا علیه السلام روز گذشته چه خواستى ؟ مى گوید:((چون از مفارقت مادرم سخت ناراحت بودم به آن حضرت شکایت کرده و درخواست مراجعت نمودم )).
محبت و راءفت حضرت رضا علیه السلام در باره عموم شیعیان خصوصا زوار قبرش از مسلمیات است چنانچه در زیارتش دارد:((السلام علیک ایها الامام الرؤ ف )) وداستانهایى در این باره در کتب معتبره موجود است و نقل آنها منافى وضع این جزوه است . و خلاصه هیچکس رو به قبر شریف آن حضرت نیاورد مگر اینکه مورد محبت و عنایت آن بزرگوار قرار گرفت .