رشیدالدینالاسلام ابوعبدالله محمدبنعلیبنشهر آشوب - فقیه و محدث شیعی معروف - در ادب و شعر عربی مهارت زیادی داشت.
جد او نیز محدثی فاضل بود و از شیخطوسی روایت میکرد. او نزد بیشتر علمای زمان خود رسیده بود و اجازه روایت داشت. چون به 8سالگی رسید تمام قرآن را حفظ بود و دروس مقدماتی و ادبی را فراگرفت و بعد از آن به تحصیل علوم و معارف دینی مثل فقه، اصول، حدیث، رجال، کلام و تفسیر پرداخت. وی پس از سالیانی اقامت در حوزههای علمیه ایران و استفاده از محضر دانشمندان و اساتید بزرگ و مسافرتهای علمی در سرزمینهای مختلف ایران با کولهباری از دانش و معنویت به بغداد عزیمت کرد. تألیفات ارزشمندی از ایشان به یادگار مانده است. سرانجام ابنشهرآشوب مازندرانی، فقیه فرزانه اهل بیت عصمت و طهارت، پس از گذراندن 100سال عمر و حدود 70سال خدمت پرتلاش به تشیع، در 22شعبان سال588قمری در شهر حلب به دیار باقی شتافت.
هر شب که انتظار تو را می برم به روز
شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز
منت گذار بر سر من مهربان پدر
دیگر به گریه، پای گناهان من مسوز
آقا به این سیاه دل ِ بی نوای خویش
لطفی کن و عطا بنما اشک و ساز و سوز
یا لااقل دعا بنما تا ببینمت
از پشت پرده رخ بنما ماه شب فروز
چشمم به راه جاده ی وصلت در انتظار
اما تو چشم بر ره برگشت من مدوز
من که از ابتدا به همه ائمه اطهار علیهمالسلام مخصوصا صاحب الزمان علیهالسلام ارادت خاصى داشتم، در مشکلات و گرفتارىها به آن حضرت متوسل مىشدم، حضرت هم عنایت مىفرمودند و مشکلاتم برطرف مىشد.
در همان اوایل طلبگى که در زمان رضاشاه بود، مرحوم آقا روحاللَّه اصفهانى رحمةاللَّه از اصفهان به قم آمده بودند، و عدهاى از علماء و بزرگان ایران را بسیج کرده بود تا بر علیه رضا شاه قیام کنند. ولى مرحوم آیةاللَّه العظمى حائرى رحمةاللَّه این کار را به صلاح حوزه نمىدانستند و موافق آن نبودند. لذا عدهاى مىگفتند: باید به دنبال آقا روح اللّه رفت. و عدهاى هم مىگفتند: باید دید نظر حاج شیخ چیست؟ و باید از ایشان تبعیت کرد.
این مسأله باعث شده بود که امر بر من مشتبه شود، لذا به حضرت حجّت علیهالسلام متوسّل شدم که در این اوضاع وظیفه من چیست؟ آیا از شیخ تبعیت کنم؟ یا دنبال آقا روح اللّه اصفهانى بروم؟ و رضایت شما در کدام است؟!
ماه مبارک رمضان بود، موقع ظهر در مدرسه فیضیه خوابیده بودم که در عالم خواب دیدم:
"در آسمان یک تابلو سبز رنگى، شبیه به نئون، روشن است و با خط سبز بر آن نوشته شده بود:
"وَاِذا ظَهَرَ عَلَیْکُمْ البِدَع فَعَلَیْکُمْ بِالشّیِخ عَبْدُ الْکَریم"
"هنگامى که براى شما مسئله تازه و جدیدى اتفاق افتاد، بر شما باد که به حاج شیخ عبدالکریم رجوع کنید".
وقتى از خواب بیدار شدم، فهمیدم که باید به دنبال حاج شیخ عبدالکریم بروم. اتفاقا حاج آقا روح اللّه اصفهانى هم کارى از پیش نبرد و سیاست حاج شیخ در آن مقطع زمانى باعث حفظ حوزه علمیه از شرّ رضاخان شد والاّ رضاخان قصد از بین بردن حوزه را داشت
منبع:سایت مسجد جمکران